روزنامه نزدیک به سپاه: استعمال تاریخ شاهنشاهی، شرعاً حرام است!
روزنامه اصولگرا نوشت: نسنجیدگی تصمیم پهلوی دوم در تغییر تاریخ ایران از هجری به شاهنشاهی، از اعتراضاتی که بدان صورت گرفت و نهایتاً در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی لغو آن را موجب گشت، عیان شد. مراجع دینی وقت، هرگز این اقدام را برنتابیدند و به طور مشخص امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، استفاده از این تاریخ را حرام دانست!

به گزارش دیده بان ایران؛ ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه با انتشار مطلبی ضمن اشاره به سخنان اخیر فرح پهلوی نوشت: نسنجیدگی تصمیم پهلوی دوم در تغییر تاریخ ایران از هجری به شاهنشاهی، از اعتراضاتی که بدان صورت گرفت و نهایتاً در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی لغو آن را موجب گشت، عیان شد. مراجع دینی وقت، هرگز این اقدام را برنتابیدند و به طور مشخص امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، استفاده از این تاریخ را حرام دانست! سیدحسین موسوی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران این تصمیم را اینگونه تحلیل میکند:
«عموم پژوهشگران و اندیشمندان حوزه جامعهشناسی، علومسیاسی و مطالعات فرهنگی، شاکله هویت ایرانی در دوران معاصر را تلفیقی از سه عنصر اسلامیت، ایرانیت و مدرنیسم میدانند. در واقع هویت ایرانی، از یک طرف متأثر از عقاید، احکام، سنتها و انگارههای اسلامی است و از طرف دیگر هنجارها، رسوم و سنتهای ایرانی را در طول ادوار تاریخی و از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده است و این مؤلفهها در حال حاضر، بخشی جداییناپذیر از هویت و فرهنگ هر ایرانی است. هویت ایرانیان، اما تنها منحصر به این دو عنصر نیست و مخصوصاً در دوران معاصر و با گسترش مدرنیسم و تجدد غربی در سطح جهان، ایرانیان نیز از این عنصر متأثر شدند و زندگی در دنیای مدرن، به عنوان بخشی از هویت ایرانیان درآمده است. اینکه میبایست میان این سه مؤلفه، ارتباط منطقی وجود داشته باشد، امری قابل توجه و مهم است، اما حکومتهای پهلوی اول و دوم، توانایی یا تمایلی به درک این واقعیت نداشتند و همواره سعی میکردند تا عنصر اسلام و عقاید مذهبی را به نفع دو عنصر دیگر به کناری بگذارند! در واقع سیاستهای فرهنگی دوران پهلوی دوم، عموماً از دو منبع تجدد و نوسازی غربی و تغییر نگرشها، سنتها و هنجارهای جامعه، بر مبنای باستانگرایی ایرانی و مدرنیسم الهام میگرفت و در آن به مسائل دینی و اسلامی توجهی نمیشد. از جمله مهمترین اقداماتی که در راستای دو عنصر مدرنیسم و باستانگرایی ایرانی در حکومت پهلوی انجام گرفت، شامل: تأسیس برخی نهادهای جدید، ترویج باستانگرایی با تأکید بر نژاد آریایی، پرداختن به تاریخ شاهنشاهی و سلسلههای ایران باستان و... میشد. این اقدامات با برخی اقدامات دینستیزانه از قبیل ترویج مدهای لباس غربی و مخالفت با حجاب، عرفی کردن دین در جامعه، تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی و ... همزمان بود و باعث شد تا این دیدگاه تحکیم شود که سیاست هویتی و فرهنگی پهلوی اول و دوم، دارای دو بعد اساسی است: یکی ترویج مدرنیسم و باستانگرایی ایرانی و دیگری اسلامزدایی از جامعه. در همین راستا یکی از مهمترین اقداماتی که در اواخر حکومت محمدرضاشاه انجام گرفت، تغییر تقویم هجری شمسی به تقویم شاهنشاهی بود که باعث اعتراضات گستردهای از طرف مردم و گروههای مذهبی شد و بر وزن مخالفتها علیه رژیم پهلوی افزود. همانطور که گفته شد یکی از مقاطعی که در تاریخ معاصر ایران به بازتعریف و بازخوانی هویت ملی پرداخته شده است، عصر پهلوی است. پس از به قدرت رسیدن خاندان پهلوی، پروژه هویتسازی به عنوان یک اولویت، در دستور کار کارگزاران حکومتی قرار گرفت. گفتمان هویتی که در این دوره طراحی و حکومت در قالب آن، تعاملات و مناسبات خود را با گروههای اجتماعی، خرده فرهنگها و اقوام تنظیم و پیاده مینمود، بر ابعاد مدرنیسم و باستانگرایی ایرانی تکیه داشت. در چارچوب این سیاستها، حکومت پهلوی دوم به تغییر تقویم هجری و جایگزینی آن با تقویم شاهنشاهی پرداخت. یرواند آبراهامیان این اقدام را نوعی ریسک سیاسی قلمداد کرده است! وی در این باره گفته است: در این دوران کمتر رژیمی جسارت کرده است، تاریخ مذهبی کشور را کنار گذارد!... حتی سفیر سابق انگلیس نیز این اقدام را نابخردانه قلمداد کرده و گفته است: این اقدام نابجا و خودخواهانه، احساسات مذهبی مردم را جریحهدار ساخت و نه فقط روحانیون، بلکه توده مردم را هم خشمگین و ناراضی کرد و طبقه روشنفکر و تحصیلکرده نیز آن را با تمسخر و استهزا استقبال کردند! در نتیجه، اینگونه اقدامات محمدرضا شاه پهلوی -همانند سیاستهای دوران رضاشاه- نتیجهای جز پر رنگ کردن مخالفتها در ایران در بر نداشت و روز به روز چراغ آشتی مردم و حکومت را کمفروغتر و کمسوتر از گذشته میکرد! در واقع اقدامات حکومت پهلوی دوم، پازل افراط و تفریط را که از سالهای قبل از مشروطه توسط حاکمان شروع شده بود، کامل کرد و روحانیون و گروههای مذهبی را در مقابل حکومت قرار داد. بدین ترتیب، روحانیون که نمایندگان اسلام در جامعه بودند، پرچمدار مبارزه علیه اقدامات ضداسلامی شاه شدند. بنابراین در پی این اقدام، برخی از علما و روحانیون از قبیل آیتاللهالعظمی گلپایگانی و امام خمینی عکسالعمل نشان دادند و به اعتراض به این مسئله پرداختند. حتی حضرت امام خمینی در پیامی به مناسبت عید فطر سال ۱۳۵۵، به کارگیری تاریخ شاهنشاهی را حرام اعلام کرد: برای تضعیف اسلام و محو اسم آن، نغمه شوم تغییر مبدأ تاریخ را ساز کردند. این تغییر از جنایات بزرگی است که در این عصر به دست این دودمان کثیف واقع شد. بر عموم ملت است که با استعمال این تاریخ جنایتکارانه مخالفت کنند و، چون این تغییر، هتک اسلام و مقدمه محو اسلام است، خدای نخواسته، استعمال آن بر عموم، حرام و پشتیبانی از ستمکار و ظالم مخالف با اسلام عدالتخواه است.»