امت شهیدپرور کجا گفته یک کنسرت لغو شود؟/ دادستانها بدون ارائه مستندات حقوقی حق لغو کنسرت را ندارند/ از زمان آقای طلایی گرفتن پول توسط اماکن از کنسرتگذاران باب شد
حاکمیت هیچ وقت نگاه صد در صد مثبتی به مسایل مختلف موسیقی نداشته و همیشه در هالهای از ابهام درباره موسیقی صحبت شده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، حمیدرضا نوربخش (مدیر عامل خانه موسیقی) در گفت و گوی خود با ایلنا به برخی از مسائل موسیقی چون "وضعیت بانوان موزیسین"، لغو کنسرتها" و بسیاری از مسائل دیگر پرداخته که بخشی از این گفت و گو در پی می آید:
در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری جسته و گریخته صحبتهایی درباره موسیقی شد؛ برداشتتان از این مناظرهها بهویژه در زمینه موسیقی چیست؟
ما انتظارمان این بود که بیشتر و جزئیتر در حوزه موسیقی اظهارنظر کنند. توقع داشتیم در برنامهها و مناظرها، تنگناهای موسیقی و مسائل ریز و درشتی که برای جامعه موسیقی وجود داشته و دارد؛ مورد بحث قرار گیرد تا جامعه هنری و مخاطبان بیشتر بتوانند با مواضع کاندیداها در این مسائل آشنا شوند.
حاکمیت هیچ وقت نگاه صد در صد مثبتی به مسایل مختلف موسیقی نداشته و همیشه در هالهای از ابهام درباره موسیقی صحبت شده است. خود این موضوع علت بسیاری از مسائل کوچک و بزرگی محسوب میشود که در این سالها موانع ریز و درشتی را برای اهالی موسیقی به وجود آورده است. ما انتظار داشتیم دستکم نامزدها از برنامههای آیندهشان صحبت کنند. گفتن اینکه "هنر چیز خوبی است" جزو بدیهیات به حساب میآید.
مسائل معیشتی هنرمندان چیزی بود که دربارهاش صحبت نشد. اگر راجع به مسائل معیشتی مردم و وضعیت حاشیهنشینها صحبت میشود بایستی درباره مقوله معیشت هنرمندان نیز صحبت شود باید دید که آیا آنها وضعیت مناسبی دارند؟ آیا معدل زندگی جامعه هنری در حد قابل قبولی است؟ من به جرات میگویم که این گونه نیست.
در بحبوحه انتخابات ریاستجمهوری؛ همه کاندیداها تاکید داشتند در عرصه دیپلماسی عمومی یا دیپلماسی فرهنگی، هنرمندان ما نقشی دارند که در جهان میتوانیم به آنها بنازیم و آنها هستند که ویترین تمامنمای فرهنگ ایرانی و شناسنامههای سرزمینهای ما محسوب میشوند. در چنین شرایطی ما حق داریم بپرسیم معیشت این هنرمندان امروز چگونه است؟ امروز موانعی پیش پای هنرمندان موسیقی وجود دارد که بارها و بارها ما آنها را گفتهایم.
**متاسفانه در کشورمان نگاه به فعالیتهای موسیقی نگاه ملوکالطوایفی است. در هر اقلیمی هر کسی که خودش را حاکم آنجا میداند به خودش اجازه میدهد مطابق با سلیقه و میل شخصیاش عمل کند. البته از نظر ما چنین افرادی حاکم قانونی آن مناطق نیستند و به با توجه به اینگونه مسائل انتظار داشتیم در انتخابات، نامزدها مشخصا راهکاریشان را بگویند. این مساله امنیت شغلی و روانی هنرمندان موسیقی را تهدید میکند. وقتی اتفاقی مانند لغو کنسرت برای هنرمندی میافتد آثار زیانبار روحی و روانیاش پاک نمیشود و در روند کاری او اثر مستقیم میگذارد.
**ما همچنین انتظار داشتیم راجع به بانوان هنرمند موسیقی سخن گفته شود. نیمی از فعالان جامعه موسیقی ما بانوان هستند. چطور میشود یک خانم علاقمند به موسیقی اجازه تحصیل در این رشته داشته باشد ولی اجازه کار در این حوزه را ندارد؟ این مسئله چه توجیهی دارد؟ همین الان در چندین استان کشور اجازه رفتن روی صحنه به خانمها نمیدهند. نمونه چنین برخوردهایی را میتوان در استان اصفهان مشاهده کرد؛ در این مسئله البته داستان مشهد ماجرای جداگانهای دارد و مشکلاش فراتر از مساله بانوان و غیربانوان است.
**ما نباید چشممان را روی بخشی از کارهایی که انجام دادهاند ببندیم؛ دولت تلاشش را کرده و خیلی جاها مسائل از دست دولت خارج بوده است. ولی واقعا باید برای این وضعیت یک راهکار اساسی اندیشیده شود. عرض من این است، در قضیه استاد شجریان دولت خیلی تلاش کرد و مجوز کلیه آثار ایشان برای انتشار داده شد. کما اینکه یک اثر استاد شجریان سال گذشته منتشر شد و به اثر دیگرشان هم مجوز داده شده که در حال انتشار است. یعنی کلیه آثاری که برای انتشار داده شده بود در این دولت مجوز انتشار گرفت. در بحث کنسرت استاد شجریان هم امیدواریم حالشان بهتر باشد و این مسئله نیز رفع شود. به هر حال پیگیریهای زیادی را من به شخصه شاهد بودم.
در مناظرهها ریاست جمهوری، آقای قالیباف ادعا کرد که شهرداری دهها میلیارد تومان به خانه موسیقی کمک کرده است؛ این مسئله در بین اهالی موسیقی با واکنشهای تندی روبرو شد؛ آیا واقعا شهرداری به خانه موسیقی دهها میلیارد تومان کمک کرده است؟
**من دو سال قبل هم که این بحث مطرح شد گفتم ما جزو نهادهای قانونی هستیم. ما کمکبگیر هستیم و بخشی از کمکهایمان از طرف شهرداریهاست؛ بخش دیگری از آن توسط دولت صورت میگیرد. شهرداری به دلیل خدماتی که جامعه هنری به شهر و کشور انجام میدهد وظایف ذاتی دارد از آنها حمایت کند؛ ما نیز تلاشمان این بوده که این حمایتها را جلب کنیم. مشخصا ما با مصوبه شورای اسلامی شهر تهران سالی، 100 میلیون تومان از شهرداری تهران کمک گرفتهایم. برای ساختمان شماره 2 خانه موسیقی هم 3 میلیارد تومان از شهرداری تهران کمک دریافت کردهایم. البته ساختمان شماره 2 کارش صد در صد تمام نشده و این پول هم در اختیار خانه موسیقی قرار نگرفته است. در واقع این پول در نقل و انتقال ملک به شهرداری (خریدار ملک محل خانه موسیقی) به فروشنده ملک پرداخت شده است.
قانونی در بحث برگزاری برنامههایی مانند کنسرت وجود دارد که طبق آن اگر مجوزی برای اجرایی صادر شود و پس از آن هر نهاد یا سازمانی جلوی اجرای کنسرت را بگیرد فرد میتواند به سازمان بازرسی کل کشور شکایت کند و خسارت بگیرد. خانه موسیقی تا چه حد از این ابزار استفاده کرده است؟
من از چنین چیزی بیاطلاع هستم. ما به جد قضیه لغو کنسرتها را دنبال کردهایم. زمانی که آقای رئیسی دادستان کل کشور بودند جلسهای داشتیم و این ماجرا را، هم با مجموعه دولت و هم با قوه قضائیه پیگیری کردیم. هر کسی که جلوی کار قانونی را بگیرد یک وجهش با ضرر و زیان همراه است.
در سینما دولت مساله را حل کرده است؛ وقتی یک فیلم سینمایی تولید میشود و بعد اکران میشود اگر در زمان اکران، این فیلم به هر دلیلی پایین کشیده شود خسارت صاحبان اثر را میپردازند. بالاخره مکانیزمی برای این مسئله طراحی کردند تا چنین ماجراهایی در سینما حل شود و جلوی خسارت به اهالی هنر را بگیرند.
مجوز سند است و هنرمند براساس این سند هزینه میکند. در قضیه ملک نیز شما استعلام میگیرید، و وقتی ثبت به شما میگوید بلامانع است آنوقت شما هزینه میکنید؛ در این میان هر مشکلی پیش بیاید باید ثبت جوابگو باشد. حالا در وزارت ارشاد هم دولت دو وجه دارد، یک وجه حمایتی است و دیگری وجه نظارتی. در مسئله لغو کنسرتها باید مکانیزمی وجود داشته باشد که اگر لازم به تعامل با قوه قضائیه شد این کار را انجام دهد و این مساله حل شود.
در مورد قانونی که شما به آن اشاره کردید الان اشرافی ندارم و بعدا این موضوع را پیگیر میشویم؛ اما به هر صورت ما دنبال پیگیری نحوی جبران ضرر و زیان برگزارکنندگان کنسرت در ماجرای لغو کنسرتها هستیم. البته ضرر و زیان معنوی نیز در این مسئله وجود دارد که ما فعلا به دنبال پیگیری جنبه مادیاش هستیم.
در شهرستانها موسسات فرهنگی نحیف دارایی و توانش چقدر است؟ حال این موسسات میخواهند در حوزه هنر سرمایهگذاری کنند و درآمدی داشته باشند. وقتی جلوی برگزاری یک کنسرت را در شهرستانها را میگیرند در واقع سرمایهگذاری چنین موسساتی را ویران میکنند. سئوال ما این است که چه کسی باید پاسخ جبران خسارت لغو کنسرتها را بدهد؟
در دولت به جد دنبال حل این مسئله هستیم و دارند این ماجرا را پیگیری میکنند و امیدوارم به زودی تصمیمات جدید و جدی نیز در این زمینه گرفته شود.
ماجرای دیگری که در این چند سال اخیر باب شده بحث هزینههایی است که اداره اماکن از گروهها و برگزارکنندگان کنسرتها میگیرند. خانه موسیقی بالاخره برای حل این مسئله که به شدت دارد به گروههای کوچک ضربه میزند، چه کرده است؟
این ماجرای دریافت پول از برگزارکنندگان کنسرت توسط اداره اماکن، برای اولین بار در تالار وزارت کشور باب شد؛ زمانی که آقای مرتضی طلایی رئیس نیروی انتظامی تهران بود؛ بعد از کنسرت "همنوا با بم" این اتفاق افتاد. فکر میکنم سال 84 بود. آقای طلایی میگفت سالن وزارت کشور از نظر موقعیت ترافیکی، در جایی قرار دارد که حجم ترافیک زیادی را به هم میریزد و ماموران راهنمایی و رانندگی تا پاسی از شب باید برای کنترل این وضعیت فعالیت کنند و بابت این فعالیت نیز به آنها اضافه کار پرداخت میشود. با این توجیه که البته اصلا توجیه درستی نبود از زمان آقای طلایی گرفتن پول توسط اداره اماکن از کنسرتگذاران باب شد.
طی چند سال اخیر وقتی هنرمندان برای گرفتن مجوز به اداره اماکن مراجعه میکردند با توجه به فضای کاری پرسنل نیروی انتظامی، گاها برخوردهایی صورت میگرفت که برای هنرمندان بسیار زننده محسوب میشد. شما گزارشی در این زمینه دارید؟
بله، ما گزارشهایی در این زمینه داریم و خود من شخصا این موضوع را بسیار پیگیری کردم. دفتر موسیقی نیز این ماجرا را پیگیری میکند و به یک نتایج خوبی نیز رسیده است. شورایی متشکل از نهادهای نظامی، امنیتی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شده است. در واقع از این بعد هنرمند برای دریافت مجوز فقط با دفتر موسیقی وزارت ارشاد سر و کار دارد و دیگر هنرمند برای دریافت مجوز به نهادهای انتظامی یا امنیتی مراجعه نخواهد کرد.
"شورای صیانت" تشکیل شده تا ملاحظات و مشکلات و مسائل هنرمندان موسیقی در دفتر موسیقی بررسی شود و خود موزیسینها بهطور مستقیم با دیگر نهادها طرف نشوند.