بادامچیان: در زمان طاغوت بودجه مطابق با مسائل کشور نبود / یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ما همین مسئله بودجه و ارائه آن به ملت است
اسدالله بادامچیان: ما در زندان دزد داریم؛ تعدادشان هم کم نیست. اگر قانون اسلام اجرا شود مسئله حل میشود. اسلام میگوید که دزد را بهعنوان یک انسان ببین، مشکلاتش را رفع کن، و اگر خطاکار شد، مجازات بازدارنده برایش در نظر بگیر. الان تعداد زیادی زندانی دزد داریم که میروند زندان، میخورند، میخوابند، بعد بیرون میآیند. اگر ۲۰ هزار نفر، ۳۰ هزار نفر، حتی ۵۰ هزار نفر باشند، و روزی فقط ۱۰۰ هزار تومان هزینه خوراک صبح و ظهر و شبشان باشد، روزی پنج میلیارد تومان هزینه زائد به کشور تحمیل میشود. اسلام که دنبال این نیست که هزینه زندانی اضافه کند. با طرحهای دقیق و منظم میشود مسئله دزدی را در کشور حل کرد. به نحوی که در لهستان، که در دورهای که قوانین به شیوه اسلامی اجرا میشده، میگوید یک نفر دزد هم پیدا نمیشد.
به گزارش سایت دیدهبان ایران، دولت مسعود پزشکیان لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ را به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرد؛ سندی که مثل هر سال، نقشه راه مالی و اقتصادی کشور برای سال آینده را ترسیم میکند و همواره محور بحثهای کارشناسی و همچنین سیاسی قرار میگیرد.
در شرایط اقتصادی کنونی، انتظار میرفت بودجه انقباضی و متناسب با محدودیتهای مالی تنظیم شود. اینکه چقدر این بودجه انقباضی بوده موضوع گفتگوی خبرآنلاین با اسدلله بادامچیان فعال سیاسی اصولگراست.
این عضو حزب موتلفه معتقد است شیوه کنونی تنظیم بودجه، منطبق با اصل ۵۳ قانون اساسی نیست و بسیاری از درآمدها و هزینهها خارج از بودجه رسمی باقی میمانند.
به اعتقاد او مسائل نادرست سیاستگذاری، مانند واردات بنزین اضافی و مصرف نابهجا، منابع بودجه را هدر میدهد و باید اصلاح شود.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
*****
* از بودجهای که دولت آقای پزشکیان برای سال ۱۴۰۵ به مجلس تقدیم کرده چه ارزیابیای دارید؟
هر دولتی بودجه را مطابق با سیاستها و بعد برنامه و مقتضیات و شرایط جاری کشور میدهد. بنابراین بودجهای که دولت آقای دکتر پزشکیان ارائه دادند نیز در همین راستاست. کوشش هر دولتی هم این است که این بودجه بتواند واقعی باشد و کارگشای دولت در سال جاریاش باشد.
یکی از بهاصطلاح پیامها و دستاوردهای انقلاب اسلامی ما همین مسئله بودجه و ارائه آن به ملت است. یعنی ما در زمان طاغوت بودجهای که برای مردم مؤثر باشد نداشتیم؛ چه در دورانی که قیمت نفت، هنوز بهخاطر کشف نفت انگلستان بالا نبود و پایین بود و وضع دولت بهشدت درهمریخته بود، و چه در دورانی که وضع دولت شاه یکذره بهتر شد. اما به هر حال بودجه منطبق با مسائل کشور نبود و با برنامههای سلطه آمریکا و انگلیس بر ایران و دربار بهشدت فاسد شاه گره خورده بود.
بعد از پیروزی انقلاب، بودجه هر سال به مجلس ارائه شده است. نمایندگان ملت آن را بررسی کردهاند و دیوان محاسبات نیز رسیدگی کرده و تفریغ بودجه داده است. در حقیقت، خود این روند بودجهریزی موضوعی جالب و قابل بررسی است.
شیوه بودجهدهی کنونی دستپاچه است و با اصل ۵۳ قانون اساسی منطبق نیست
* در این شرایطی که گفته میشود شرایط اقتصادی خطیری است و اوضاع اقتصادی خیلی خوب نیست، انتظار میرفت که دولت یک بودجه انقباضی ببندد. شما این را چقدر دیدید که انقباضی باشد؟
من اصلاً نسبت به این نوع بودجهبندی نظر مساعدی ندارم. در شکل بودجهبندی و این نوع بودجهای که به مجلس میآید، آن هم دستپاچه در پایان سال، اعتراض و انتقاد دارم و اصلاً این نوع شیوه بودجهبندی را قبول ندارم.
* به کدام شیوه؟
همین شیوهای که این چند سال مرسوم بوده و هر سال آن را به مجلس آوردهاند. آنچه که دولت خواسته، آن چیزی که خواسته، با همدیگر دادهاند یک بودجهای که دقیقاً منطبق با اصل ۵۳ قانون اساسی باشد، نیست. اصل ۵۳ قانون اساسی میگوید کلیه دریافتهای دولت، نه درآمدها، بلکه دریافتهای دولت باید به حساب بودجه بیاید و کلیه مصارف دولت هم باید بر اساس ردیفهای بودجه باشد.
دریافتیهای معادن مس و فولاد به بودجه نمیآید
در حال حاضر، ما چند هزار معدن در کشور داریم. تعدادی از این معادن، از جمله معادن بزرگ مس و فولاد، دولتی هستند و جزو اموال دولت محسوب میشوند. با این حال، دریافتیها و پرداختیهای آنها به مجلس و بودجه رسمی وارد نمیشود.
از آن طرف مسئله نفت است؛ در مسئله نفت، فقط صادرات غیرنفتی است که ارز دقیق به حساب بودجه ریخته میشود و شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز که دو شرکت بزرگ هستند، باید کل دریافتیهایشان در بودجه بیاید و هزینههایشان هم در ردیف بودجه برود. اما مثلاً چهاردهونیم درصد از فروش نفت و گاز را در اختیار میدهند که مال شرکت نفت باشد. این خودش، ولو اینکه دقیقاً همه آن طبق موازین مصرف شود، یک اشکال بسیار بزرگ دارد و آن این است که خارج از بودجه است و در حقیقت یک صندوقی بوده که همه دولتها دلشان نمیآید آن را جابهجا کنند.
آن چیزی که نظر ما نیست این است که همه نمایندگان رأی بدهند، چون بودجه را دولت باید بدهد. دولت که بودجه را میدهد، نمایندگان باید بررسی کنند که آیا این بودجه در سال آینده راهگشای اقتصاد، مردم، مشکلات کشور و اداره امور کشور به بهترین نحو هست یا نیست. اگر بررسی کرد و دید که آنچه لازم است نیست، نباید به آن رأی بدهد.
نماینده نباید با دولت دعوا کند، بلکه باید به دولت بگوید راه صحیح چیست. یعنی اگر نماینده چیزی را میگوید، نه گفتنش جناحی نیست؛ از این جناح یا آن جناح فرقی نمیکند، چون همه باید برای نظام کار کنند. بودجه که مال این جناح و آن جناح نیست؛ بودجه یعنی صورتحساب مالی یک دولت و یک کشور در طول یک سال. بنابراین برای این کار باید دقت کنند.
از این طرف، هرجا نقصی بود، به دولت بگویند؛ دوستانه و صمیمانه، بدون نیاز به دعوا و برخورد. دولت هم بررسی کند و اگر دید نمایندگان حرف درستی میزنند، آن را اصلاح کرده و دوباره بیاورد. بودجهای که الان داده شده، خود آقای رئیسجمهور و بقیه هم میدانند که بودجه مطلوب نیست.
ما در ایران از نظر معیشت مردم، اداره امور و گرانیها مشکل داریم. با این حال، ایران از نظر چارچوب و بنیان اقتصادی توانمند است. با نفت، گاز و امکانات موجود، در صورت داشتن سیاستهای صحیح، کشور میتواند به بهترین شکل اداره شود.
چرا باید شش میلیارد دار پول بنزین بدهیم؟
* سوالی اینجا مطرح میشود که وقتی این بودجه تقدیم مجلس شد مجددا بحث نهادهای فرهنگی بودجهبگیر مطرح شد که اینها بودجههای کلانی دارند دریافت میکنند، ارزیابی شما از اینها چیست؟
ببینید، اصلاً بحث من اینجاست؛ شما یک موقع میخواهید راجع به این بگویید که این نهاد و آن نهاد. بحث من اینجاست که آقای رئیسجمهور دیروز در مجلس میگوید ما برای چه شش میلیارد دلار واردات بنزین بدهیم؟ راست میگوید، برای چه میخواهیم بدهیم؟ کشوری که خودش نفت و بنزین دارد، چه دلیلی دارد که بنزینش کم بیاید؟ علت آن سیاستهای غلط است و الا اگر سیاستها اصلاح شود، نیاز به این چیزها نیست.
ما چقدر قاچاق بنزین داریم؟ چرا ما این همه به ماشینهای اضافه بر نیاز میدان میدهیم؟ بنزین برای چیست؟ برای خوردن آدمها نیست که؛ برای حملونقل انسان و بار و گردش هواپیما و پرواز و اینهاست. این یک محدوده مشخصی دارد. اگر ما بهجای این همه خودروی اضافی که در کشور تولید میکنیم ـ که نه جا هست، نه خیابانها جواب میدهد ـ بیاییم این سرمایهها را به سمت حملونقل عمومی ارزان و کارآمد ببریم، مسئله حل میشود.
الان مترو چه کار میکند؟ از ۱۵ تا ۱۶ میلیون سفر حملونقل شهری در شبانهروز، شش میلیونش را مترو جابهجا میکند؛ خوب هم ساخته شده، خوب هم اداره میشود، مردم هم راضی هستند، هوا را هم به آن معنا خراب نمیکند. پنج میلیون مسافر دیگر را حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار خودروی عمومی، از تاکسی و امثال اینها جابهجا میکنند. اما پنج میلیون باقیمانده را نزدیک به شش میلیون خودروی شخصی جابهجا میکند. آیا این درست است؟
بعد ما مجبور میشویم بهخاطر این سیاست غلط، بنزین را ارزان بدهیم؛ سه تومان، چهار تومان یا هر قیمتی. معلوم است وقتی بنزین در پاکستان نزدیک به ۵۰، ۶۰ هزار تومان است، در ترکیه ۳۰، ۴۰ هزار تومان است و در جاهای دیگر هم همین قیمتهاست، این میشود اسباب قاچاق. قاچاق بنزین که شد، بنزین کم میآورید و باید بنزین وارد کنید؛ شش میلیارد دلار باید خرج کنید. نکنید! بیایید یک سیاست صحیح بگذارید.
زمانی که در لهستان قوانین اسلامی پیاده شد، یک نفر دزد پیدا نمیشد
ما در زندان دزد داریم؛ تعدادشان هم کم نیست. اگر قانون اسلام اجرا شود مسئله حل میشود. اسلام میگوید که دزد را بهعنوان یک انسان ببین، مشکلاتش را رفع کن، و اگر خطاکار شد، مجازات بازدارنده برایش در نظر بگیر. الان تعداد زیادی زندانی دزد داریم که میروند زندان، میخورند، میخوابند، بعد بیرون میآیند. اگر ۲۰ هزار نفر، ۳۰ هزار نفر، حتی ۵۰ هزار نفر باشند، و روزی فقط ۱۰۰ هزار تومان هزینه خوراک صبح و ظهر و شبشان باشد، روزی پنج میلیارد تومان هزینه زائد به کشور تحمیل میشود. اسلام که دنبال این نیست که هزینه زندانی اضافه کند.
با طرحهای دقیق و منظم میشود مسئله دزدی را در کشور حل کرد. به نحوی که در لهستان، که در دورهای که قوانین به شیوه اسلامی اجرا میشده، میگوید یک نفر دزد هم پیدا نمیشد.
نیازی به بحثهای سیاسی و جناحی کردن بودجه نیست
با دو دوره نمایندگی و آشنایی با مسائل بودجه، اقتصاد و امور اداری کشور، دقیقاً میگویم ما میتوانیم یک بودجه صحیح، بدون کسری، با برنامه دقیق ارائه بدهیم که همه این مشکلات را هم حل کند. این بحث که نهاد فرهنگی زیاد میگیرد یا کم میگیرد، ایران کشور ثروتمند، پربرکت و مقتدری است؛ آوردن این بحثها در سطح پایین که چرا این یکی اینقدر میگیرد و آن یکی آنقدر، اگر مسائل سیاسی در میان نباشد، مسئلهای نیست.
ما اول باید چاره اساسی بودجهمان را بکنیم. اصل ۵۳ قانون اساسی، که شهید بهشتی در تدوین آن نقش داشت و بنده در آن دوره در مجلس خبرگان قانون اساسی در خدمت ایشان بودم، میگوید کلیه دریافتهای دولت باید در بودجه بیاید و کلیه هزینهها هم در بودجه درج شود. اگر این کار انجام شود و مجلس هم نظارت کند، نه اینکه فقط تصویب کند و رها کند، بلکه برای هر بخش بودجهای که تصویب میکند، گروهی از نمایندگان نظارت داشته باشند و بررسی کنند که اجرا شده یا نه، بودجه کاملاً اصلاح میشود.
در این صورت، دیگر نیازی به این بحثهای اختلافی، سیاسیکردن و جناحیکردن بودجه نیست. باید برگردیم و یک بودجه درست و درمان برای کشور تنظیم کنیم.
مجلس باید به بودجه همه نهادها نظارت کند
* به نظر شما تا آن موقع بودجههای فرهنگی باید به همین منوال باشد؟
ببینید، بالاخره اگر دولت بودجه را بهطور کامل بدهد و مجلس هم بهطور کامل رسیدگی و تأیید کند و شورای نگهبان هم آن را تأیید کند، دیگر اینکه برویم دنبال اینکه آیا اینجا یکخرده گران گرفته یا آنجا یکخرده ارزان گرفته، نه؛ من با این موافق نیستم.
اگر بودجه دقیقاً بر اساس نیازهای کشور مثل ایران تنظیم شود، یعنی بودجهای کامل، رشددهنده اقتصاد و حلکننده مشکلات مردم، دیگر اختلافهای جزئی اهمیتی ندارد. خواه بودجه یک بخش کمی بیشتر یا کمتر باشد، مسئلهای ایجاد نخواهد کرد.
اینکه من الان بیایم بگویم یک نهاد فرهنگی، حالا از همه چیز هم گذشتهایم و رسیدهایم به فرهنگ، دوتا نهاد فرهنگی کار میکنند؛ بله، اتفاقاً در هر نهادی، در هر دستگاهی و در هر وزارتخانهای، مجلس باید نظارت کند و مردم هم باید بتوانند نظارت کنند. اگر هزینههای خارج از محدوده دارند، باید جلوی آن گرفته شود. بحث این نیست که بیاییم بگوییم تو چرا کم گرفتی و آن یکی چرا زیاد گرفت.