حجتالاسلام زائری: حزباللهیام، پس نقد میکنم/ من نه لیبرالام، نه کارگزارانیام و نه اصلاحطلبم
زائری منتقد است. بیپرواست و حد و مرزی برای نقد ندارد. او درباره بیشتر موضوعات اجتماعی ملتهب امروز ما حرف دارد.اما معتقد است که همه جوانب را میبیند این گفتگویی درباره نقدهای به اوست.

به گزارش دیده بان ایران، خبرگزاری مهر با حجتالاسلام محمدرضا زائری، گفت و گو کرده که بخشی از این گفت و گو در ذیل می آید:
*ما در بدترین شرایط موجود تاریخمان از نظر آشفتگی و اختلال فرهنگی و اجتماعی قرار داریم؛ این را اذعان میکنم ولی از آنطرف معتقدم به همین نسبت نشانههای امیدبخش و فرصتهای اصلاح وجود دارد. من وضعیت فرهنگی و اجتماعی را گاهی به یک کالبد بیمار و جسم آسیبدیده و مجروح تشبیه میکنم که مشکل قلبی دارد و او را به اورژانس آورده اند؛ و در آنجا افراد ناشی و ناصالح و کار نابلد که دردش را نمیفهمیدند به جانش افتادهاند
*من راجع به حزبالله کم نوشتم؟ راجع به خود آقای نصرالله کتاب منتشر نکردم؟ راجع به شیخ زکزاکی حفظه الله ننوشتم؟ اینهمه مطلب دارم، راجع به اروپا و زنان مسلمان و امینه سلمی و امثال آن. اتفاقاً من معتقدم آن وجه جوشش و خیزش و درخشش انقلاب؛ حتی به آنطرف مرزهای کشور هم رفته است و همین نشان میدهد گفتمان انقلاب، گفتمانی قوی، پویا و مناسب برای تمام آینده ما است
*من برای این خانوادهام. من نه لیبرالام، نه کارگزارانیام و نه اصلاحطلبم، طبیعی است که در مورد آنها به این تندی حرف نزنم. نقطه اشکال من به دوستان خودمان است. خیلی برایم عجیب است دوستان خودمان گاهی اوقات یکجوری راجع به دشمن صحبت میکنند انگار قرار بوده است که او در اجرای آرمان های انقلاب کاری کند و حالا کوتاهی کرده! خب او قرار بوده دشمنی کند؛ کارش را هم خوب انجام داده است
*روشنفکری را در این میبینم که آثار مختلف را میخوانم منحصر به کتابهای دینی نیستم. از رمان تا ترجمه، کتاب میخوانم. با افراد مختلف در محیطهای مختلف فرهنگی و اجتماعی مثل دانشگاه، کافه، کتابخانه، پارک مراکز علمی و دانشگاهی مینشینم و گفتگو میکنم. به هنر علاقه دارم؛ به سینما میروم، فیلم میبینم، در چارچوب شرعی و حدودی که بهعنوان مقلد برای خودم قائلم به موسیقی گوش میکنم و به اینها افتخار میکنم و ابایی از ذکرش ندارم. اگر روشنفکری برای یک روحانی اینها باشد که بزرگترین شاخصش رهبر انقلاب است چه قبل و بعد از انقلاب