استعفا، اختلاف یا ایجاد اصلاحات؛ «موسوی لاری» چرا رفت؟
عبدالکریم حسینزاده، نایبرییس فراکسیون امید و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم از دیگر کنشگران این جریان است که دیروز بیش از اینکه به بحث اختلاف و استعفا و ارتباط این دو بپردازد، به آسیبهای اصلاحطلبی اشاره کرد. او که معتقد است «اصلاحطلبان نیازمند کنفیکون است» گفته که «پدرسالاری و نوچهپروری از موانع اصلاحطلبی است».

به گزارش دیده بان ایران؛ یک روز پس از استعفای نایبرییس شورای عالی سیاستگذاری را اصلاحطلبان در سکوت به سر بردند. اقدامی که شاید با توجه به سابقه سه دوره قبلی محتمل میدانستند اما احتمالا برای آن آمادگی نداشتند. از همین روی تا گعدههای سیاسی و حزبی خود را تشکیل دهند و برای موضعگیری مشورت کنند، چندین ساعتی طول کشید. اما در 48 ساعت گذشته آنچه به صورت یکپارچه از این جریان سیاسی شنیده شد، تاکیدی موکد بود بر ترمیم و آسیبشناسی تشکیلاتی. در این میان البته برخی بر پایان کار شورای عالی تاکید بیشتری داشتند و برخی معتقد بودند که باید به دنبال تشکیلاتی دیگرگون بود. با این حال آنچه از تریبونهای مختلف شنیده شد، آن بود که مساله «اختلاف» نیست؛ حتی با اینکه برخی گمانهزنیها و اخبار غیررسمی حاکی از استعفای محمدرضا عارف به عنوان رییس شورای عالی سیاستگذاری بود که میتوانست تا حدودی این اختلافات را تایید کند.
در تایید اینکه استعفای موسوی لاری به اختلاف میان اصلاحطلبان ارتباطی ندارد اما روز گذشته دو نفر از اصلاحطلبان که یکی اعضای فراکسیون امید و همزمان عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است و دیگری مدیرعامل بنیاد باران و البته به عنوان حزبی تازهتاسیس، عضوی دیگر از آن شورای عالی، اظهارنظر کردند. محمود صادقی به «ایسنا» گفت که «استعفای موسوی لاری به معنای وجود اختلافنظر در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیست.» او همچنین خبر داد که به دلیل شیوع کرونا اعضای شورای عالی در فضای مجازی، گروهی تشکیل داده و به بحث و تبادلنظر پرداختند که در این گروه هم اختلافنظری وجود نداشته است. آنطورکه صادقی گفته از ابتدا هم قرار نبوده اعضای شورا افراد ثابتی باشند؛ بنابراین این استعفا معنای اختلاف نمیدهد ضمن اینکه موسوی لاری هم اشاره کرده که شورای عالی باید پویاتر پیش برود. همچنین جواد امام از کنشگران نزدیک به سیدمحمد خاتمی با همین خبرگزاری مصاحبه و تاکید کرد که «استعفای موسوی لاری ربطی به اختلافنظرهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ندارد.» او همچنین خبر داده که موسوی لاری پذیرفته «نقش مشورتی» داشته باشد و «اصلاحطلبان با محوریت بیشتر احزاب به زودی دور هم جمع میشوند.» امام در این گفتوگو تاکید دارد که رویکرد اصلاحطلبان بازگشت به مردم و جامعه مدنی است.
عبدالکریم حسینزاده، نایبرییس فراکسیون امید و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم از دیگر کنشگران این جریان است که دیروز بیش از اینکه به بحث اختلاف و استعفا و ارتباط این دو بپردازد، به آسیبهای اصلاحطلبی اشاره کرد. او که معتقد است «اصلاحطلبان نیازمند کنفیکون است» به «ایسنا» گفته که «پدرسالاری و نوچهپروری از موانع اصلاحطلبی است» و اصلاحطلبی نیاز به آسیبشناسی دارد. او که یکی از منتقدان تصمیم شورای عالی در مورد واگذاری تصمیم به ارایه یا عدم ارایه لیست به یکایک احزاب اصلاحطلب در انتخابات اخیر است، باور دارد که این شورا از ۳ بحران عملکرد، مشروعیت و هویت و شخصیت رنج میبرد. او البته به تحلیل عملکرد شورا نیز از نگاه خود پرداخته و تاکید دارد که «دلیلی برای تعصب بر دفاع مثبت یا منفی از عملکرد این شورا وجود ندارد.» ازسویی این عضو ارشد فراکسیون امید و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معتقد است که اصلاحطلبی در ایران دچار مشکلات اساسیتری است که وضع امروز شورای عالی معلول آنهاست.
او گزارههایی چون «عدم ارتباط ارزشی و هنجاری اصلاحطلبان با پایگاه اجتماعی و از دست دادن قدرت نمایندگی طبقه متوسط یا همان ضعف مرامنامه» را ازجمله ضعفهای مشهود اصلاحطلبی در ایران توصیف کرده و معتقد است سال ۹۲ به اینسو با تکیه بر وضعیت جریان رقیب توانسته در انتخابات پیروز شود و امروز نیاز به کنفیکون شدن و تغییرات اساسی در چهرهها، ایدهها و رویهها دارد و تا زمانی که شورای سیاستگذاری فاقد مرامنامه باشد، بحرانهای ذکرشده را از بین نبرد، احزاب به تصمیمات آن تمکین نکنند، بخشهای اصلاحطلب حاضر در قدرت نظارتپذیر نباشند و انتخاب افراد حاضر در شورا بدون رای مستقیم اصلاحطلبان کشور باشد، امکان حیات برای آن وجود ندارد. همانطورکه در اغلب اظهارنظرهای روزهای اخیر مشخص است خبری از اختلاف نیست اما آنچه در خلال گفتههای قریب به اتفاق اصلاحطلبان به چشم میخورد، ضرورت پالایش، آسیبشناسی و ترمیم در این جریان سیاسی- فکری است. اصلاحات، از سالهای ابتدایی دولت سیدمحمد خاتمی تا دولت دوم حسن روحانی دستخوش تغییر و تحولاتی قرار گرفته که متاثر از شرایط سیاسی و اجتماعی موجود بوده و باعث ایجاد تغییراتی در تاکنیکهای سیاستورزی شده است. با این حال این روند به وسیعتر شدن دامنه اصلاحطلبی نیز انجامیده و تلفیقی از اصلاحطلبان با بهبودخواهان را، جملگی در درون این جریان سیاسی قرار داده است. از همین روی اغلب اصلاحطلبان، امروز مایل به بازتعریف اصلاحات و اصلاحطلبان و اصلاحطلبی هستند تا بتوانند بر مبنای آن تشکیلاتی بنا نهند. همانطورکه حسین نورانینژاد، سخنگوی حزب اتحاد ملت در گفتوگوی اخیرش به طیفهای مختلف اصلاحطلبی از «کارگزارانیهای سازشگرا» تا مثلا «مصطفی تاجزاده مقاومتگرا» اشاره کرده که به اصطلاح یک کاسه کردن تصمیمات در حوزه سیاستورزی برای این گروههای متفاوت اصلاحطلبی را دشوار کرده است. ازسویی بازماندن اصلاحطلبان از گردونه قدرت به لطف نظارت استصوابی باعث شده که برخی از گروههای اصلاحطلبان به بازگشت نگاه جامعهمحور اصرار داشته باشند. در این حال برخی دیگر نیز همچنان معتقد به حرکت توامان اصلاحطلبان در زمین قدرت و مردم هستند.
این گروه باور دارند که بدون قرار گرفتن در قدرت به سختی میتوان به اصلاحات مدنظر رسید. در این حال موافقان بازگشت به رویکرد جامعهمحور، رویگردانی مردم از این جریان سیاسی را ادله محکمی میدانند تا با تکیه بر آن اصلاحطلبان بتوانند خود را بازسازی و آماده حضور دوباره در قدرت کنند. البته در این میان برخی از اصلاحطلبان اساسا به رویگردانی مردم از این جریان سیاسی باور ندارند چه آنکه مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات در مصاحبه اخیرش با روزنامه آرمان نیز تحلیل کردهبود مشارکت پایین در انتخابات مجلس یازدهم را نهتنها نمیتوان رویگردانی مردم به اصلاحطلبان توصیف کرد چون «اتفاقا مردم به خاطر اینکه طرفدار و خواهان اصلاحات سازنده در کشور هستند این رفتار را از خود نشان دادهاند.» به هر روی اگر از اختلاف و استعفا عبور کنیم و اصلاحطلبان نیز از آن بگذرند به نظر میرسد مساله اصلی این جریان سیاسی- فکری و بدنه اجتماعیشان اتفاقا «اصلاحات» است؛ اصلاحاتی که بعد از گذشت بیش از دو دهه همچنان بدون مانیفست با طیف وسیع و شلوغ، حضوری موسمی در قدرت دارد و گاهی حتی بعد از کسب کرسیهای قدرت نیز دچار نقص عملکرد میشود. / اعتماد