مروری بر روزنامه های پنج شنبه هفتم بهمن ماه
روزنامه های امروز موضوع فاجعه پلاسکو را همچنان در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که اقدامات ضد ایرانی ترامپ و همچنین دیدار وزیرخارجه کویت از ایران و احتمال میانجیگری کویت میان ایران و عربستان از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، ماجرای واقعه ساختمان پلاسکو پس از گذشت هشت روز همچنان در کانون توجه روزنامه های کشور قرار دارد.
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان«شهیدان نجات در آغوش یاران» با اشاره به اینکه آوار پلاسکو سرانجام در روز هفتم مقابل مقاومت آتشنشانان زانو شد نوشت:« این آوار لعنتی سرانجام مقـابل آتشنشانـان پرتلاش و جانفشان زانو زد تا آنها را به یاران محبوسشان برساند و اینچنین شد که در روز هفتم ماه نشانان از محاق آوار به در آمدند و در آغوش یاران خود جای گرفتند. دیروز تا آخرین ساعات تهیه خبر، هشت آتشنشان از زیر آوار خارج شدند که با احتساب دو شهیدی که در روزهای گذشته کشف شده بودند و آتشنشان شهیدی که در بیمارستان به دیدار خدا شتافت، مجموعاً سرنوشت 11 آتشنشان مشخص شد و حالا تلاشگران در محل حادثه در جستوجوی پنج آتشنشان دیگر و اجساد احتمالی دیگر شهروندان هستند.. »
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی دردناک با عنوان«داغ و درد و دریغ» با اشاره به اینکه «ضلع شمال غربی» نماد اندوه یک ملت نوشت:« ضلع شمال غربی ساختمان پلاسکو «بهشت» آتشنشانان شد، همگی با هم و در کنار یکدیگر بودند که ساختمان فروریخت و حالا بعد از گذشت ٨ روز با هم از زیرآوارها بیرون کشیده شدند؛ آتش نشانانی که پیکرشان با « لااله الاالله» همکاران و شاخههای گل از روی ویرانهها عبور کرد؛ همکارانی که در این روزها نخلهای ایستادهای بودند تا دوستانشان را پیدا کنند و وقتی این اتفاق افتاد، یک، یک روی ویرانههای پلاسکو زانو زدند؛ اشک ریختند و شکستند.
از دیروز مفهوم و واژه جدیدی به ادبیات فارسی اضافه شد: « ضلع شمال غربی»؛ تا قبل از این وقتی از ضلع شمال غربی یک ساختمان چیزی میشنیدیم تنها برایمان بخشی از یک سازه تداعی میشد که در هر ساختمان میتوانست باشد ولی از حالا به بعد فراموش نکنیم که «ضلع شمال غربی» تنها یک واژه برای ما ایرانیان نیست، ضلع شمال غربی یک مختصات هندسی نیست بلکه یادآور قهرمانان آتشنشان کشور است، دوستان و رفقایی که در کنار هم برای نجات جان دیگران «ضلع شمالی غربی» را به یک واژه بزرگ تبدیل کردند، بهشتی زمینی؛ اگر خیبر و هورالعظیم یادآور شهدای غواص است از این پس «ضلع شمال غربی» را هم به واژه ادبیات ایثار اضافه کنیم؛ اگرچه قهرمانی این آتشنشانها را حتی در قانون هم «شهادت» به حساب نمیآوریم و واژه «شهید خدمت» را برای آنها ساختهایم ولی باور کنیم که از این پس «ضلع شمالی غرب» پلاسکو هیچ کمی از هورالعظیم، شلمچه و... ندارد و تنها یک نقطه نیست، یک مختصات نیست بلکه تمام غم و اندوه یک ملت است، نماد چشمهای منتظری است که خیره به این نقطه شدند و اشک ریختند، اشک ریختند و اشک ریختند. تنها لحظهای به نگاه منتظر همسران، مادران، پدران و فرزندان آتشنشانان فکر کنید که این روزها و شبها را چگونه پشت سر گذاشتند، آنهایی که روی ویرانههای پلاسکو سرگشته در گوشهای مچاله شده بودند و چشم انتظار فریاد امید بخش یک امدادگر و پارسهای امید بخش یک سگ زنده یاب بودند، حالا دوباره به واژه «ضلع شمال غربی» فکر کنیم، واژهای که دیروز برای ما ایرانیان به تلخترین کلمه جهان تبدیل شد»
متین مسلم نیز در یادداشتی در روزنامه قانون با عنوان« پلاسکو،ضرورت تقدم اخلاق بروظیفه» پیرامون حادثه پلاسکو نوشت:« در واقع از جنبه جامعه شناختی، پس از این واقعه تکان دهنده(و یا حتی قبل تر مواردی مانند فاجعه تصادف دو قطار مسافری، تصادف و یا واژگونی مکرر اتوبوس های بین شهری و...) ما به مثابه جامعه ایرانی و شهروندان تهرانی در شرایطی قرار نداریم که با مسئولان مربوطه وارد مجادله بود و نبود مسئولیت ها و اختیاراتشان شویم.جامعه ایرانی فارغ از مسئولیت های قانونی و نوشتهشده متولیان امر، از آن ها انتظار در پیش گرفتن رفتاری اخلاقی و تسکین دهنده آلام دارد.آنچه مشاهده می شود ورود طبیعی جامعه به یک کنش اخلاقی حق مدارانه است که انتظار دارد وزن مسئولیت اخلاقی مسئولان ،مقدم و سنگین تر از مسئولیت ها وتوضیحات قانونی آنها باشد.وقتی افکار عمومی و توده های مردم به این نتیجه میرسند ، نهاد یا فردی مسئول اتفاق ویا مقصر در قضیه ای ست، صرف پاسخگویی بر اساس مفاد قانون نه اخلاقی، نه تسکین دهنده آلام و نه جبران کننده مشقات آن هاست. در مورد همین واقعه دهشتناک و تکان دهنده پلاسکو، معلوم نیست افکار عمومی حتما اشتباه کرده باشد .اما فرض محتمل اگر آنها در آسیب شناسی این پدیده اشتباه کرده و انگشت اتهام و تقصیر را متوجه شهرداری تهران، شورای شهر و یا هر نهاد و فرد دیگری کرده اند (فعلا کسی را متهم نمی کنیم )اما منطق اخلاق سیاسی و اجتماعی حکم می کند از موضعی اخلاقی با تمکین به خواست عمومی، مسئول و نهاد مربوطه(حال شهرداری تهران یا هر شخص حقوقی دیگری که جهت افکار عمومی به سمت اوست) از مقام خود کناره گیری کرده و استعفا دهد و در برابر قضاوت و تالم روحی سنگین مردم سر تعظیم فرود آورد.این همه مقاومت چه معنا می دهد!؟مسئولان مربوطه شاید از جنبه قانونی اثباتا بتوانند توضیحاتی به افکار عمومی ارائه دهند، اما آیا قادر خواهند بود مردم را هم قانع کنند؟ پاسخ منفی هوش زیادی نمی خواهد.مقاومت در برابر افکار و قضاوت عمومی ،جز ایجاد مقاومت منفی جامعه و متقابلا شکنندگی بیشتر و و یرانگر فرد یا نهاد مقاومت کننده، ثمری به دنبال نخواهد داشت. این تنها یک انتظار اداری و یا حتی دمکراتیک به منظور احترام به افکار عمومی نیست.بلکه انتظاری کاملا اخلاقی و بجاست.»
کویت میانجی ایران و عربستان؟
روزنامه های امروز سفر دیروز وزیرخارجه کویت به ایران را در چارچوب میانچیگری تعبیر کرده اند.
روزنامه شهروند در گزارشی با عنوان« پیام آشتی» با اشاره به اینکه وزیر خارجه کویت با پیام همکاری میان کشورهای منطقه و ایران به تهران آمد نوشت:« معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه کویت پیش از سفر به تهران گفته بود با پیام امیر این کشور برای حسن روحانی رئیسجمهوری ایران، به تهران سفر خواهد کرد. به گفته معاون نخستوزیر کویت محتوای این نامه درباره همکاری میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس با ایران است. عربستان سعوی، قطر، امارات متحده عربی، عمان، بحرین و کویت شش عضو شورای همکاری خلیج فارس هستند.
از میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس، روابط عربستان و بحرین با ایران از یکسال پیش قطع شده و امارات روابط خود را با تهران کاهش داده است. روابط ایران با عربستان نیز در یکسال گذشته و خصوصا پس از آنکه این کشور حکم اعدام آیتالله نمر روحانی شیعه عربستانی را به اجرا درآورد بیش از پیش به تیرگی گرایید. در زمستان گذشته گروهی از دانشجویان خشمگین با حمله به سفارت عربستان ساختمان سفارت را به آتش کشیدند. پیش از آن نیز بروز فاجعه منا و انتقاد مقامات ایرانی از مدیریت عربستان در این مراسم و نیز نوع برخورد دولت سعودی با حادثهدیدگان تنش میان روابط دو کشور را بیشتر کرده بود. »
حسن هانی زاده نیز در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان« سیگنالهای اعراب برای تهران» نوشت:« توجه ترامپ در درجه اول به مسائل داخلی و مبارزه جدی با گروهکهای تروریستی در منطقه معطوف خواهد بود و از این رو کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ناچار شدند دو گزینه را در دستور کار خود قرار دهند. گزینه نخست تکیه بر روابط با رژیم صهیونیستی به عنوان گزینه مقابل ایران است که این گزینه هزینههای سنگین نظامی و امنیتی برای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به همراه دارد. گزینه دوم که عاقلانهتر و به واقعیتهای سیاسی و میدانی موجود نزدیکتر است، تکیه بر بازتعریف مناسبات کشورهای عضو شورا با ایران است که این امر میتواند به بر قراری یک امنیت پایدار در خلیج فارس منجر شود. بنابراین به نظر میرسد کویت بهصورتی داوطلبانه تلاش دارد تا اختلافات ریاض و تهران را کاهش دهد و اگر ممکن باشد روابط ایران و عربستان را به سطح اطمینان بخشی ارتقا دهد. اگر کویت موفق شود که گزینه همگرایی با جمهوری اسلامی را به سطح شورای همکاری خلیج فارس تعمیم دهد، قطعا منطقه خلیجفارس شاهد دوره جدیدی از آرامش واستقرار خواهد بود و کشورهای عضو شورا هزینهای برای ماجراجوییهای عربستان پرداخت نخواهند کرد. از این رو سفر وزیر خارجه کویت به تهران از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر سیگنالهای زرد کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در آینده به سیگنالهای سبز تبدیل شود قطعا این امر به سود ملتهای منطقه خواهد بود.»
نقطه مشترک ترامپ و اوباما
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان« ادامه دشمنی با ایران،تنها نقطه مشترک ترامپ و اوباما » به اقدامات ترامپ واکنش نشان داده است. این روزنامه در بخشی از این گزارش می نویسد:« در حالی که رئیس جمهور جدید آمریکا، کل سیاستهای دولت اوباما را زیر سؤال برده و قول داده بود سیفون را در کاخ سفید خواهد کشید، طی همین چند روز نخستآغاز به کار خود ثابت کرد در زمینه خصومت با ایران، ترامپ نیز همان راه اوباما را خواهد پیمود.»