رئیس مرکز پژوهشهای مجلس: اختلافات در مذاکره با آمریکا وارد مرحلهتضاد راهبردی شده/ سناریوی شکست مذاکرات باید با دقت و آمادگی دنبال شود
بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس درمورد مذاکرات بین ایران و آمریکا گفت:در صورت شکست مذاکرات، ایالات متحده آمادگی دارد راهبردی جدید را در قبال ایران فعال سازد که میتوان آن را مهار مبتنی بر اجبار نامید.

به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، در سی و ششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران درخصوص دور چهارم گفتوگوهای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، گفت: این دور از مذاکرات به میزبانی عمان در مسقط، در حالی برگزار شد که فضای سیاسی پیرامون این نشست تا حدودی متاثر از سفر منطقهای ترامپ و نیاز طرف آمریکایی به آرامش و ثبات قبل از سفر بود.
درادامه سخنان رئیس مرکز پژوهشهای مجلس را میخوانید:
* ایالات متحده، با تأکید بر سیاست غنیسازی صفر، عملاً خواستار برچیدن تأسیسات کلیدی نظیر نطنز، فردو و اصفهان و انتقال کامل مواد غنیشده به خارج از کشور است و در مقابل، جمهوری اسلامی ایران، با استناد به معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای، این مطالبه را نقض آشکار حقوق مسلم کشورها در توسعه فناوری صلحآمیز تلقی کرده و قاطعانه آن را مردود دانسته است.
* این تقابل نشان میدهد که اختلافات وارد مرحلهای از تضاد راهبردی شده که در آن، یک طرف خواستار حفظ زیرساخت علمی – صنعتی خود است و طرف مقابل، بهدنبال بازگشت به وضعیت پیشا هستهای ایران.
*با توجه به شواهد موجود، میتوان گفت که در صورت شکست مذاکرات، ایالات متحده آمادگی دارد راهبردی جدید را در قبال ایران فعال سازد که میتوان آن را مهار مبتنی بر اجبار نامید.
*در سطح داخلی تمرکز بر جنگ اقتصادی ترکیبی، اقدامات خرابکارانه زیرساختی، تحریک نارضایتی اجتماعی از طریق عملیات اطلاعاتی و روانی و تلاش برای شکستن انسجام ملی است، همچنین در سطح منطقهای آمریکا به دنبال افزایش تحرکات دیپلماتیک با کشورهای منطقه و همچنین بهرهگیری از اقدامات ایذایی در منطقه خاکستری است، ضمن آنکه در سطح بینالمللی نیز راهکار تهدید به بازگشت به تحریمهای شورای امنیت از طریق مکانیسم ماشه و مشروعیتزدایی از برنامههای هستهای و دفاعی ایران با استفاده از ابزارهای حقوقی و رسانهای را دنبال میکند.
*اظهارات دکتر عراقچی مبنی بر عدم مذاکره در اصل غنیسازی، و آمادگی برای اعمال محدودیتهای موقتی در سطوح غنیسازی برای اعتمادسازی، بیانگر یک دیپلماسی فعال و منطقی است. ایران نشان داده است که حاضر به تعامل است، اما نه بر مبنای فشار، بلکه در چارچوب احترام متقابل و تضمین حقوق حاکمیتی.
*سفرهای پیشین مذاکرهکنندگان ایرانی به عربستان و قطر و رایزنیهای هدفمند در آستانه مذاکرات، بخشی از یک راهبرد پیشدستانه برای خنثیسازی ابتکارهای فشارسازی منطقهای از سوی آمریکا محسوب میشود. نشانههای آشکار از تغییر لحن برخی پایتختهای عربی و درخواست آنان برای دستیابی به توافق بهمنظور جلوگیری از درگیری، نشانهای از موفقیت این دیپلماسی توازنمحور است.
* بررسی مواضع سه کشور اروپایی نشان میدهد که آنان از ایفای نقش میانجی بیطرف بهسوی همصدایی با مواضع حداکثری آمریکا در حال حرکتاند. تلاش برای بازگشت به تحریمهای چندجانبه از مسیرهای حقوقی، میتواند نهتنها مشروعیت مذاکرات را زیر سؤال ببرد، بلکه جایگاه اروپا را نیز بهعنوان بازیگر مستقل دیپلماتیک تضعیف نماید. هشدار ایران نسبت به پیامدهای سوءاستفاده از ابزارهای حقوقی، در همین چارچوب باید درک شود.
*با توجه به تقابل جدی بر سر اصول بنیادین، سناریوی شکست مذاکرات و ورود به مرحله پسامذاکره باید با دقت و آمادگی دنبال شود که این سناریو مستلزم شکلگیری پاسخ ملی هماهنگ در سه حوزه کلیدی شامل تقویت تابآوری اقتصادی و اجتماعی برای مقابله با فشار ترکیبی؛ طراحی ابتکارهای دیپلماتیک چندجانبه با شرکای راهبردی در شرق و جنوب جهانی و بازتعریف نظم امنیتی منطقهای بر پایه بازدارندگی فعال و حضور هوشمند در معادلات منطقهای، است.
*در شرایطی که طرف مقابل در تلاش برای اعمال اراده سیاسی از مسیر فشار حداکثری است، ایران مسیر تعامل مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت را دنبال میکند، اما تنها تا جایی که به اصل حقوق و کرامت ملت آسیبی وارد نشود. اظهار نظر متفاوت مقامات آمریکایی در ادوار چهارگانه مذاکرات حاکی از مقاومت جمهوری اسلامی ایران بر مواضع اصولی خود است.