کد خبر: 41920
A

امام‌جمعه آمل: به ژن‌ خوب دختر نمی‌دهم؛ روحانیت باید برای مردم دق کند/ تیم فوتسال داریم که برای نهاد نمازجمعه است هم خواهران و هم برادران/ قصابی و دامداری هم بلد هستم

حجت‌الاسلام سید جلیل مرتضوی می‌گوید امروز وظیفه روحانیت و ائمه جمعه، همراهی و همصدایی با مردم است و یک روحانی برای رفع مشکلات مردم حتی اگر دق کرده و بمیرد، مرگش با ارزش است.

امام‌جمعه آمل: به ژن‌ خوب دختر نمی‌دهم؛ روحانیت باید برای مردم دق کند/ تیم فوتسال داریم که برای نهاد نمازجمعه است هم خواهران و هم برادران/  قصابی و دامداری هم بلد هستم

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ خبرگزاری تسنیم با حجت‌الاسلام سید جلیل مرتضوی امام جمعه آمل به گفت و گو نشسته است که بخش هایی از آنرا در زیر می خوانیم؛

 

*قضاوت را باید مردم و جوانان انجام بدهند من یک جمله‌ای را می‌خواهم بگویم متفاوت با همه جمله‌هاست. قرآن هم یک ظاهر و باطن دارد. من ظاهر و باطن قرآن را مثال بزنم سوره قدر یک ظاهر دارد که مختص شب قدر است و باطن سوره قدر مختص فاطمه زهرا(س) است من  از خانواده کشاورز هستیم و افتخار می‌کنم که یک روستایی هستم. باید توضیح بدهیم که منظورمان از بطن جامعه چیست؟ به نظرم بطن جامعه یعنی مردم. ما باید مثل مردم باشیم و مثل مردم زندگی کنیم تا بتوانیم ادعا کنیم که در بطن مردم هستیم. شما بایستی از من سوال کنید که آیا شما با مردمید یا نه. من خودم احساس می‌کنم هر کسی پیش من آمد با من بوده و رضایت داشته است اما مهم این است که مردم چه قضاوتی درباره ما می‌کنند.

*من همه جا هستم، در بیمارستان، در بخش کشاورزی، در بازار، در خانه‌های مردم، در عروسی و عزا  و در زندان که بارها بارها رفته‌ام.

 

*خیلی. من چندین بار زندان رفته و با زندانیان‌های هم غذا و هم صحبت شده‌ام.

 

*بله تیم فوتسال داریم که برای نهاد نمازجمعه است. هم خواهران و هم برادران.

 

*بله. من خودم در دامداری کار می‌کردم چون کار در دامداری و قصابی را بلد هستم. خاطره‌ای بگویم وقتی امام جمعه رامسر بودم، رفتم گوشت بخریم. فروشنده گفت این گوشت خیلی خوب است، گفتم اگر خوب است برای شما. آن که می‌گوید بد است را به من بدهید. گفت فرقشان چیست؟ گفتم این گوشت بز است  و آن یکی بره. قصاب تعجب کرد. به شوخی به او گفتم من به اندازه سن شما قصابی و دامداری کرده‌ام.

 

* اگر بگویند می‌گویم که چه اشکالی دارد که روحانی کار کند؟ من اگر کار کشاورزی نکنم چطور می‌توانم با کشاورزان صحبت کرده و آنها را درک کنم. به نظرم نه تنها اشکالی ندارد بلکه خوب هم هست.

 

*من همین امسال 7 هزار متر زمین داشتم و برنج کاشتم. همین کشاورزی است که موجب شده من با کشاورزان ارتباط داشته باشم اکثر مردم اینجا کشاورز هستند و من به عنوان امام جمعه این شهر اگر کشاورز نباشیم از ارتباط و رابطه خوب و صمیمی با مردم محروم خواهم شد. اصلا امام جمعه چه اشکالی دارد که کار کند؟ این حرف‌ها که بگویند امام جمعه نباید کار کند درست نیست. وقتی صبح فاطمه سادات به مدرسه برود ما هم 7 صبح با حاج خانم به سر زمین می‌رویم و امروز هم کاهو کندیم.

 

*هم می‌تواند شغل باشد هم می‌تواند نباشد. البته دانشگاه رفتن یا تدریس فرق می‌کند. نهاد امامت جمعه یعنی مردم من جمله‌ای را می‌خواهم به شما بگویم امامت جمعه شغل نیست اما یک حکمی دارد که این حکم به آن وزن و شخصیت و مسئولیت می‌دهد و مسئولیتش فقط در کنار مردم محقق می‌شود این مردم هستند که به امام جمعه عزت و آبرو می‌دهد و با مردم بودن است که عزت آفرین است.

 

*خیر، امیرالمومنین می‌گفت من قشر ضعیف جامعه را می‌بینیم و با آنها هماهنگ هستم مگر امیرالمومنین 25 نخلستان را آباد نکرد آیا او وضع مالی و زندگی‌اش را دگرگون کرد؟ یا همرنگ جامعه بود. من در فقر زندگی نمی‌کنم اما مثل مردم زندگی می کنم. مثلا برای دخترهایم عروسی گرفتم که مردم می گیرند.

 

* خب همین 2 دخترم را به روستایی ها دادم. الان هر 2 داماد من روستایی هستند و هر 2 هم دانشجو هستند من دخترانم در 16 یا 17 سالگی ازدواج کردند و هر دو هم در حال تحصیل هستند یکی دانشجوی روانشناسی و دیگری دانشجوی حقوق است.

 

* به جوان باید احترام گذاشت. جوان‌های خوبی داریم. یکی از اشتباهاتمان این است که فکر می‌کنیم مردم مثل میوه و تره بار هستند و باید آنها را جدا کنیم ظلمی که روحانیت به خودش می‌کند از این موضوع است. ما باید جوان های غیرمسجدی را مسجدی کنیم، مسجدی ها که از هر دری بیرون بیاندازیم از در دیگر وارد مسجد خواهند شد.

 

*من با لات‌ها هم ارتباط دارم، من می‌گویم همه خوب هستند شما حرف ما را بد تعبیر نکنید.

 

*من برای خواستگاری جوان رفتم پیش پدر یک دختری و آبرو گذاشتم که در نهایت وصلت صورت گرفت. برای رضایت گرفتن از خانواده مقتول رفتم به یک شهرستان و استان دیگر و آبرو گذاشتم تا رضایت گرفتم اینها را وظیفه خود می دانم.

 

یکی از مشکلات ما این است که من آخوند از مردم فاصله گرفته‌ام. شما رهبری را ببینید. آن دانشجو چه صحبتی را با آقا کرد؟ و آقا چه محبتی به او کردند؟ آیا آن دانشجو از روحانیت طرد شد؟ یا به سمت روحانیت رفت؟ برخی آن روز می‌گفتند با آن صحبت تندش از صفحه روزگار محو می‌شود اما همه دیدند که حضرت آقا، چگونه به آن جوان ابراز لطف کرد.

 

* درست نیست که امام جمعه درگیری کارهای غیرمرتبط شود. من دانشگاه و حوزه بندر گز دبیر شورای حوزه علمیه استان گلستان بودم و دبیر هم بودم. هم دانشگاه تدریس می‌کردم هم حوزه ولی وقتی مقام معظم رهبری فرمودند امام جمعه، باید آخوند باشد همه چپز را کنار گذاشتم و الان فقط یک آخوند هستم و امام جمعه.

 

* یک دلیل اغتشاشات این بود که ما با مردم و جوانان بیگانه شدیم گرچه یک اعتراضی صورت گرفت و دشمنان برای بهره برداری از آن دست به کار شدند اما بنده معتقدم ما باید برای معیشت مردم حداقل به اندازه برجام وقت بگذاریم. ما یک درصد مردم جهان و یک درصد خاک دنیا و هفت درصد منابع دنیا را داریم ایران نباید فقیر باشد. بیکار نباید داشته باشیم.

 

* بله حق دارد. اما من هم همین حرف را می‌گفتم من هم همراه همین معترضان بودم. من وقتی به جمع معترضین رسیدم به آنها گفتم که من حامی آنها هستم و حرفشان و اعتراضشان را قبول دارم. یک نفر فریاد زد، وقتی کسی خواست برود با او برخورد کند، مانع شدم گفتم او راست می‌گوید و من حرفش را تائید می‌کنیم. البته شاید از مجموع چند هزار نفری که معترض بودند یکصد نفری با ما همراه نبودند که اینها رفتند سمت فرمانداری و بقیه ایستادند و حرف ما را گوش کردند. فیلمش موجود است من با بلندگوی کوچک با مردم و معترضین صحبت کردم همه سکوت کردند تا من صحبت کنم و من نیز گفتم که با شما همراه و هم‌صدا هستم. یکسری از معترضین فریاد زدند گرانی، گرانی و من در پاسخ گفتم فقط شما نمی‌گویید گرانی، من هم می‌‌گویم گرانی گرانی.

 

از شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ماهانه 200 هزار تومان حقوق واریز می‌شود، حقوق همین است.

 

 

* بله. اگر نخندند، قهوه خانه هم می‌روم اگر نروم و با آنها صحبت‌ نکنم نمی‌توانم حرف‌شان را بشنوم. امام جمعه باید بین جوانان باشد. باید به میادین ورزشی رفت، باید به مراکز تفریحی رفت باید به قهوه خانه و زورخانه هم که شده رفت. ما حق نداریم دین را تنها در سینه زدن و گریه کردن خلاصه کنیم. شادی و نشاط لازم است و باید به این شادی‌ها احترام گذاشت و با جوان‌ها بود.

 

 

 

*عملکرد ما هزار ویک نقص و گرفتاری است و اولین نقص ما این است که می‌توانستیم وحدت و همدلی ایجاد بکنیم اما نکردیم. شاید من گاهی سلیقه‌ای عمل کردم گاهی تحت تأثیر بعضی از آقایان قرار گرفتم و در برخی جاها که می‌توانستم خوب عمل کنم، عملکردم خوب نبوده است.

 

 

 

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر