مجید شاکری، کارشناس بین الملل: تمدید ماشه، تفنگ اروپاییها علیه ایران را دوباره پر میکند
مجید شاکری، کارشناس اقتصاد بینالملل معتقد است فعالسازی ماشه به لحاظ اقتصادی برای ما اثر چندانی ندارد اما در حوزه سیاسی اثراتی دارد. او سه سناریو را نام میبرد که میتواند به ایران در شرایط ددلاینی که برای مذاکره دارد، کمک کند. او البته به این موضوع تأکید میکند که تنها یکی از این راهحلها، قابل تحقق است و در این میان تمدید ماشه، جز آنکه تفنگ اروپاییها را مقابل ایران پر میکند، نتایج دیگری ندارد. در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ فعالسازی ماشه مهم است اما به لحاظ اقتصادی برای ما آوردهای ندارد. موضوعی که مجید شاکری به آن اشاره کرد و توضیح داد: «فعالسازی ماشه مهم است، اما به اندازه خودش. مهم است از این بابت که شرایط سیاسی و امنیتی را برای ما سخت میکند، از این بابت که طرف مقابل برای اقدامات ایذایی خودش، لنگ حقوق مکانیسم ماشه نیست اما ممکن است از آن استفاده کند. مهم است از این جهت که ملغی شدن دوباره این تحریمها نیازمند اجماع مجدد دولتهای دارای حق وتو است. اما واقعاً از لحاظ اقتصادی مهم نیست. باید توجه کنیم تحریمهای سازمان ملل که بازمیگردد، تحریمهای عمومی نیستند، لیستمحور است و به مصداق هستهای محدود است. مهمترین نکته آن، بند 14 و 15 قطعنامه 1929 است که درباره حوزه بازرسی کشتیهاست. چه بازرسی کشتیها در آبهای آزاد، چه بازرسی کشتیها در داخل آبهای کشورها. واقعیت این است که ما نمیتوانیم بگوییم که با فعالسازی ماشه، چیز جدیدی به ما اضافه میشود. در موضوع بند 14 با توجه به اینکه ایجاد مشکل برای ایران در تنگه مالاکا مستقیماً به معنای فشار به مبادی واردات انرژی چین است، آن هم در شرایطی که احتمال قابل توجهی برای شکلی از مصالحه بین روسیه و آمریکا وجود دارد، شرایط برای همکاری چینیها، مالزیاییها با بند 14 که تعیین مصداق و تصمیمگیری در آن به خود کشورها سپرده شده نیز اقدام سختی نسبت به دوره قبل است. همچنین باید خاطرمان باشد که در دور قبل، علیرغم اینکه 1929، تقریباً 4 سال اعمال شده است، صادرات نفت ایران به چین نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه در این مدت افزایش نیز پیدا کرده است و الان شرایط برای چینیها برای اینکه رفتاری شبیه به بهار 97 انجام دهند، از زاویه منافع ملی خودشان خیلی نامساعد است. براین اساس در مورد آثار اقتصادی مکانیسم ماشه نباید غلو کرد. در این مدت مشروعیت تصمیمهای آمریکا در سازمان ملل، به خود توانمندی آمریکاییها منتقل شده است. واقعیت این است که آن حوزهای از تحریمهای اروپا که در حال حاضر انجام میشود، آنقدر محدود و مرتبط با حوزه کالاهای اساسی و بشردوستانه است که علیرغم اینکه این موضوع باید بخش به بخش بحث شود، در کلان نمیتوان گفت چیزی به ما اضافه میشود. این موضع را از دوسال گذشته، پیش از داغ شدن موضوع مکانیسم ماشه، تأکید کردم و یک واقعیت فنی است.»
تمدید ماشه بزرگترین نقطهضعف اروپاییها را پر میکند
شاکری در مورد اینکه ارزش دارد چه بهایی برای جلوگیری از فعالسازی ماشه پرداخت کرد، گفت: «چیزی که اصلاً نمیارزد برای جلوگیری از فعالسازی به سراغ آن برویم، تمدید مکانیسم ماشه است. بزرگترین نقطهضعف مکانیسم ماشه این است که یک بار قابلیت اعمال دارد. تفنگی است که یک گلوله دارد. تمدید این مکانیسم به ازای امتیازی که طرف اروپایی به دنبال آن است عملاً به این معنی است که شما این تفنگ را دوبار شارژ کردید و قابل تکرار است و طرف میتواند دوباره فشار بیاورد و تمدید مجدد انجام دهد. ما بزرگترین نقطه ضعف مکانیسم ماشه را برای طرف اروپایی حل میکنیم و تازه امتیاز هم به طرف مقابل میدهیم. پس بههیچوجه و تحت هیچ شرایطی، حتی در شرایطی که ماشه فعال شود، جلوگیری از فعالسازی ماشه به بهانه تمدید، معقول نیست.»
ددلاین ماشه؛ فرصتی برای تعیینتکلیف ایران
شاکری در مورد اینکه چه راهحلهای حقوقی پیش روی ما قرار دارد، گفت: «یک راهحل حقوقی وجود دارد که الان وزارت خارجه روی آن متمرکز است و چین و روسیه با آن همراهی دارند. کسانی در حوزه حقوق بینالملل معتقدند این راهحل به لحاظ حقوقی، کارکرد دارد. اگر به این فکر میکنیم که مکانیسم ماشه نباید اعمال شود اما بهای آن نیز نباید تمدید باشد، پس باید چه کنیم، پاسخ این است که ماشه یک حسن دارد و آن هم این است که ددلاینی برای تصمیمگیری همه طرفها ازجمله طرف ایرانی فراهم میکند. طرف ایرانی که اساساً رویکردش به تأخیر انداختن و از این ستون به آن ستون فرج است و اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست به دست هم دادند، ددلاینی برایش مشخص میشود. پیشنهاد من این است که به جای آنکه بکوشیم برای مکانیسم ماشه و در دل مکانیسم ماشه، راهحلی ببینیم مثل گفتوگو با اروپا، از این ددلاین برای تعیینتکلیف خودمان استفاده کنیم.»
سه سناریو مقابل ماشه
شاکری معتقد است سه سناریو پیش روی ایران قرار دارد که تنها یک سناریو قابل تحقق است و توضیح داد: «سه سناریو مقابل ایران وجود دارد که باید یکی از این سناریوها را انتخاب کند. این سه مانعالجمع هستند و با یکدیگر قابل انجام نیستند. هم قوت و ضعف دارند، هم میتوانند عقلایی یا غیرعقلایی باشند، البته اگر شما الزاماتی را رعایت کنید. سناریوی اول این است که دنبال توافق با آمریکا نباشید. شکلی از کنترل تنش داشته باشید. شکلی از بیاثرسازی تحریمهای طرف مقابل داشته باشید که ممکن است شامل مذاکره با آمریکاییها هم بشود اما توافق با آمریکا را به عنوان ستون اصلی نیاز ندارد. چنین سناریویی نیازمند تغییرات جدی در داخل اقتصاد ایران است. نیازمند تغییر جدی در شکل همکاری ایران با روسیه و چین و بردن آن به خارج از دور زدن تحریم و معافیتهای تحریم است. نیازمند انجام کارهایی است که در 13سال گذشته انجام ندادیم که به صورت خلاصه به آنها خنثیسازی تحریم و پرهیز از دور زدن تحریم میگوییم. این اقدام شدنی است. باید در این مورد تصمیم بگیریم و ریلگذاری آن را آغاز کنیم. آغاز کردن ریلگذاری به دلیل آنکه نمایههای مشخصی هم برای ایران، روسیه، چین و آمریکا وجود دارد تا 30 آگوست شدنی است. گزینه دیگر، توافق با آمریکا از طریق شریک دارای وزن یا شریک ضامن است. این هم ویژگی و الزامات خودش را دارد و میتواند یک انتخاب باشد، اما الزاماتی دارد که میتواند زودتر انجام شود. چون بیرون نظم جدید در حال متبلور شدن و منجمد شدن است هر مقطع زمانی، هر ددلاینی در حوزه جنگهای تعرفه و سیاست داخلی آمریکا، در این موضوع اثر میگذارد. سومین حالت توافق با آمریکا از طریق مذاکره مستقیم یا مذاکره غیرمستقیم به وسیله میانجی غیرمؤثر یا میانجی غیرضامن است. این مسیر هم غیر از مسیری است که در عمان و ایتالیا طی کردیم و اساساً نیازمند شکل متفاوتی از نگاه است. مدل برجامی که در عمان و رم استفاده شد، کارکرد ندارد و باید مدل متفاوتی شبیه به نوع نگاه آمریکاییها به جنگ تعرفهای برای آنها ایجاد شود. اما به هر صورت انتخاب هرکدام از اینها باید تا پیش از 30 آگوست انجام شود. زمانی که یکی از آنها را انتخاب کردید، موضوع مکانیسم ماشه و نوع پاسخ شما، به چیزی ذیل این تبدیل میشود و شما در مورد اول یک مدل پاسخ دارید. در مدل دوم، پاسخ دیگری دارید و در مدل سوم هم پاسخی دیگر دارید. پیشنهاد من این است که درباره ددلاینی که به جبر روزگار برای ما ایجاد شده، در یک جلسه شورای عالی امنیت ملی و دفاع که اکثر اعضای آن مشترک هستند، تصمیم گرفته شود. پیامهای عملیاتی و کارکردی مشخص در این حوزهها داده شود. به بازیهای قبلی برنگردیم و سعی کنیم دو امتیاز هستهای به اروپا بدهیم و بگوییم که ماشه تمدید بشود یا نشود. یک بار هم که شده زمانمند و واقعگرا با موضوع برخورد کنیم.»