شهربانو امانی: تخریبها به نفع روحانی است
تمایل نداشتن به پیشرفت زنان و حضور آنها در مناصب مدیریتی به نحوی فرار به جلو است چرا که این ظرفیت در میان خانمها وجود دارد که به جایگاههای مطلوب و مدیریتی برسند. زمانی که بخواهند پستی بدهند، به زنان میگویند تجربه ندارید و اینگونه القا میکنند که زنان تجربه مدیریتی ندارند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه آرمان در شماره امروز خود گفت و گویی با «شهربانو امانی» نماینده سابق مجلس انجام داده است که بخش هایی از آن را در زیر می خوانیم:
* آقای روحانی قول دادند که زنان در بدنه هیات دولت به جایگاهی برسند که حقشان است کما اینکه میبینیم ۳ معاون وزیر زن فعال هستند. نباید فراموش کرد که قرار نیست آقای روحانی به تنهایی همه کارها را خودش انجام دهد. با انتصاب ۴ نفر از زنان به معاونتهای مختلف وزرا و ریاستجمهوری شاهد هستیم که آقای روحانی به عهد و پیمانی که با نیمی از جمعیت کشور که زنان هستند، وفا کرد. اما در بدنه دولت چنین اتفاقی رخ نمیدهد کما اینکه میتوان اذعان کرد ۵۰ درصد فرمانداران، مشاور زن دارند، بنابراین هیات دولت باید این فاصله را پر کند و نشان دهد منویات رئیس دولت و شخص اول اجرایی کشور را به رسمیت شناخته و قبول دارد. به ویژه در وزارتخانههای بسیار مهم که جامعه هدفشان زنان هستند و بخش مهمی از همکارانشان بانوان هستند، مانند وزارتخانههای علوم یا آموزش و پرورش باید این نکته بیشتر مورد توجه قرار گیرد. تاکنون در وزارت علوم یک زن به ریاست دانشگاه نرسیده و این خلاها را باید هیات دولت پر کند، البته بار دیگر تاکید دارم که دولت فقط آقای روحانی نیست. امیدوارم در چند ماه باقیمانده از دولت تغییری در حوزه زنان و نخبگان جامعه پدیدار شود و به این باور برسند که از توان و پتانسیل اجرایی خانمها میتوانند بیشترین کمک را برای سالمسازی، روانسازی و رسیدن به اهداف دولت داشته باشند.
*تمایل نداشتن به پیشرفت زنان و حضور آنها در مناصب مدیریتی به نحوی فرار به جلو است چرا که این ظرفیت در میان خانمها وجود دارد که به جایگاههای مطلوب و مدیریتی برسند. زمانی که بخواهند پستی بدهند، به زنان میگویند تجربه ندارید و اینگونه القا میکنند که زنان تجربه مدیریتی ندارند. سوال اینجاست که مردان در کجا کسب تجربه میکنند که زنان نمیتوانند؟ اعتماد به زنان در جامعه وجود دارد، چنانکه در انتخابات دوره گذشته شهرها و روستاها، اعتماد به زنان در اکثر روستاهای مرزی وجود داشت. باید به این نکته هم اشاره داشت که آقایان در قدرت هستند و از قدرت چانهزنی بالایی برخوردارند که چنین شرایطی، فرصت را برای خانمها ایجاد نمیکند.
*با توجه به هدفگذاریای که کنشگران اجتماعی، نخبگان سیاسی و حزبی برای احراز کرسیهای مجلس انجام دادند کاندیداتوری زنان نسبت به دوره قبل ۱۲ درصد رشد داشته است. این درحالی است که بیش از ۸ درصد کاندیداهای زنان از ادامه راه باز ماندند و برخی از آنان باوجود داشتن عضویت در تشکلهای سیاسی با مانع جدی رد صلاحیت روبهرو شدند. این ۱۷ بانویی که در مجلس هستند از حیث توانایی فردی در جایگاه خوبی قرار دارند. زمانی که از ورود نیروهای زن با تجربه و کاردان جلوگیری میشود، انسجام تشکیلاتی در میان آنها نیز تضعیف میشود یا بهطورکلی از بین خواهد رفت.
*فراکسیون زنان نسبت به دیگر فراکسیونها در مجلس دهم، عملکرد خوبی داشته است. اگر اواخر مجلس نهم را با پنج، شش ماهه اول مجلس دهم مقایسه کنید به این مهم دست مییابید که برای نخستینبار، دفاتر نمایندگی حوزه انتخابیه تهران در شهرستانها افتتاح میشود و خانمها بیشترین حضور در آن را دارند. اگر در حوزه زنان اختلاف سلیقهای نیز وجود داشته باشد زنان مجلسدهم یکپارچه در دفاع از حقوق شهروندی و حقوق خود مشارکت میکنند. در اوایل کار، مجلس زمانی را به استقرار کمیسیونها و فراکسیونها اختصاص داد و اکنون نیز زمان بررسی برنامه ششم توسعه است. یادمان باشد که هیچ مجلسی به اندازه مجلس دهم نیروی تازه نفس نداشته است.
*دولت دهم سعی کرد از حضور زنان بهره ببرد اما دولتهایی هستند که با این مساله به صورت سلیقهای برخورد میکنند. هیچ مانع قانونی و شرعی در ارتباط با حضور زنان در عرصههای مدیریتی وجود ندارد و به جز بحث کاندیداتوری ریاستجمهوری که شورای نگهبان فقط رجال را مردان سیاسی تفسیر میکند در هیچ اصلی از قانون اساسی منعی برای حضور زنان در عرصههای مدیریتی و کلان کشور وجود ندارد.
*در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی در پیرامون کشور ما، شاهدیم که این فرصت را برای زنان ایجاد میکنند. در بحث مشارکت تودهای، همه موافق حضور زنان هستند و درباره زنان بسیار حرفهای زیبا گفته میشود، اما در عمل مخالفتها با حضور زنان، آنان را از دستیابی به پستهای مدیریتی باز میدارد. لذا یک اصطکاک بسیار زمانبر برای زنان ایجاد شده است. فکر میکنم هراز گاهی فعالان این حوزه چه مردانی که قائل به حضور زنان هستند و چه زنان برای تحقق این امر تلاش میکنند اما موفقیتی حاصل نمیکنند. همانطور که آقای روحانی گفتند شهروند درجه یک و دو نداریم و قانون اساسی نیز به این موضوع تصریح دارد اما چون بستر این حوزه فراهم نیست هدف مورد نظر محقق نمیشود که دلیلش به قدرت لابی در بین مردان باز میگردد و زنان از آن بیبهره هستند.
*برخی از زنان در یک اردوگاه سیاسی قرار دارند که بر سیاسیترین کرسی کشور که نمایندگی مجلس است تکیه میکنند، اما همانطور که در مجلس نهم مشاهده کردید در برخی از طرحها و لوایح حتی اگر مردان موضوعی را فراموش میکردند، زنان در ارتباط با مصوباتی که بر تضییع حقوق زنان تاکید میکرد گاه پیشدستی میکردند. این وضعیت به نوعی بخش مهم یعنی بیش از ۵۰ درصد جامعه که دختران جوان و زنان مدیر، مدبر و متخصص و تحصیلکرده جامعه هستند را مایوس میکند و انرژی بسیار زیادی از آنها میگیرد که ناعادلانه است. با رونمایی منشور حقوق شهروندی انتظار این است که آقای روحانی حقوق زنان را از دولت خود آغاز کند. هرچند که دیر است اما ما مایوس نیستیم و امیدواریم با انتصاباتی که آقای روحانی انجام میدهند و میدانیم که هم از سوی همفکران خود و هم از سوی مخالفان تحت فشار است، به باور خود جامه عمل بپوشاند.
*بیش از نیمی از اعضای شورای عالی، حزبی هستند و احزاب نیز مانند حوزه زنان مشکلات خاص خود را دارند. زمانی که احزاب میخواهند به شورای هماهنگی یا شورای عالی نمایندهای معرفی کنند سعی دارند این نماینده، دبیرکل یا قائم مقام حزب باشد. هرچند که ساختار شورای عالی طوری طراحی شده که حضور زنان کم است اما هدفگذاری انجام شده در انتخابات مجلس چنین بود که در لیست تهران نزدیک به ۳۰ درصد زنان حضور داشته باشند که آقایان نیز دفاع کردند، مخصوصا اعضای هیات رئیسه کمک کردند و شخص دکتر عارف این نظر را دادند. امیدوارم هر نهادی چه شورایی و چه حزبی که شکل میگیرد به نحوی رفتار کند که خانمها از ادامه راه خسته نشوند و بدانند که این مساله یک پروژه نیست، بلکه یک فرایند بسیار طولانی است.
اولا حوزه سیاسی یک حوزه هزینهبر و سخت است، بسیاری از زنان که کاندیدای انتخابات شدند صرفا به دلیل عضویت در یک حزب رد صلاحیت شدند. زمانی که فرهنگ سیاسی جامعه این بستر را برای رشد احزاب به وجود نمیآورد این مسائل اجتناب ناپذیر است. بعد از ۳۸ سال باید یکبار برای همیشه در ارتباط با احزاب و نهادهای حزبی وسیاسی تصمیم بگیریم. در دولت اقای روحانی سعی شد فضای امنیتی به سمت فضای سیاسی اجتماعی برود. زمانی که هزینه فعالیت سیاسی سخت، سنگین و بیشتر مردانه است بالطبع بانوان سعی میکنند یا در انتخابات مستقل شرکت کنند یا چون پیشینه فعالیت سیاسی شناسنامهدار ندارند شاید احزاب خیلی آنها را جدی نگیرند. خوشبختانه در جریان اصلاحطلبی فضا بازتر شده و در اکثر شوراهای مرکزی آقایان به دنبال خانمها میروند. امید است که رسانهها در فرهنگسازی و ایجاد شبکههای سیاسی شناسنامهدار چه سیاسی و چه صنفی به این فرهنگسازی کمک کنند. این ایراد به زنان در این حوزه نیز وارد است. البته باید کار به صورتی پیش برود که زنان از حضور در این عرصه خسته نشوند.
*یک عدهای زمانی هم که در قدرت بودند پاسخگو نبودند و همواره فرافکنی و فراربه جلو داشتند. متاسفانه فرهنگ بداخلاقی در دستور کارشان است و فرقی هم نمیکند که آقای روحانی رئیسجمهور باشد یا شخص دیگری. این عده زمانی که در نماز جمعه به عنوان یک فریضه مهم دینی شرکت میکنند و حرمت آن را نگه نمیدارند و به معاون پارلمانی دولت مهر و تسبیح پرتاب میکنند، این حرکت سازمان یافته است. البته بخشی از این مساله قصور دولت بوده است. دولت اگر در همان سال اول گزارش ارزیابی عملکرد دولت قبل و آنچه از دولت قبل تحویل گرفته را به مردم گزارش میداد، شاید بخشی از این مسائل رخ نمیداد. در این بین شخص آقای روحانی و چند نفر دیگر در کابینه بار سنگین مسئولیت را به دوش گرفتهاند که در مظان تهمت، افترا و بداخلاقیهای بسیار جدی قرار دارند. مخالفان دولت چون از خود چیزی برای ارائه به مردم ندارند سعی میکنند آقای روحانی را به زحمت بیندازند که وی را با سختی روبهرو کنند تا نسبت به سال ۹۲ رای کمتری بیاورد. آنها از هر ابزاری در این راستا استفاده میکنند و حتی اگر دستشان برسد شاید اتفاقات دیگری نیز رخ دهد. این افراد به گفته آقای روحانی رانتهای تحریمها را بردهاند. چه کسانی از آرامش کشور زیان میبینند؟ طبیعتا کسانی که از رانتهای مختلف سیاسی و اقتصادی بهره میبرند و دوست ندارند دولت به موفقیت برسد و کشور را به سمت توسعه و پیشرفت حرکت دهد، چون منافع این افراد در منافعی است که از تحریمها بردهاند. جای سوال است که چرا این افراد برای مخالفت با دولت گاه تاجایی پیش میروند که با دشمنان همصدا میشوند؟ با وجود ضعف تیم اطلاعرسانی دولت این تخریبها به نفع آقای روحانی است و مردم در زمان مقتضی تصمیم عاقلانه و درستی خواهند گرفت.